جایگاه تاریخی حادثه ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن

نویسنده: اصغر طاهرزاده

شابک: -

تعداد صفحات: 136

کلمات کلیدی: کربلا شناسی ، اصغر طاهرزاده آثار استاد اصغر طاهرزاده ، ادبیات و معصومین صلوات الله علیهم

نوبت چاپ:

وزن کتاب: 0

قطع کتاب: رقعی با جلد شومیز

نوع جلد: -

نوع کتاب:

خلاصه: باسمه تعالي 1- با توجه به اين‌که در صحنه‌ي کربلا انوار الهي در آينه‌ي جمال انسان کامل يعني حضرت سيدالشهداءu، با تمام جلوات‌اش ظهور کرده مي‌توان با رويکرد به جامعيت آن حقيقت، بر تک‌تک آن جلوات نظر کرد و راه‌هاي رجوع به حق و حقيقت را در جلو خود گشوده يافت. از جمله‌ي اين راه و روش‌ها، راه و روش عملِ به هنگام است که سخنران تلاش نموده تا آن‌جا که ممکن بوده آن را در اصحاب امام حسينu نشان دهد و راهي را براي حضورِ به موقع در آينده‌ي تاريخ ما بگشايد و بدين لحاظ ما پيشنهاد مي‌کنيم مطالعه‌ي اين کتاب را منحصر به محرم و جريان کربلا ننماييد. 2- آن‌چه در اين کتاب بر آن تأکيد شده معناي جايگاه تاريخي حادثه‌ها است و اين‌که چگونه حادثه‌هاي بزرگ، تاريخِ آينده را فتح مي‌کنند، و اين يکي از نکات حساسي است که ما امروز بدان نياز داريم تا بدانيم چگونه به انقلاب اسلامي بنگريم و از جايگاه تاريخي آن غفلت نکنيم. 3- نويسنده روشن مي‌کند هنر اصحاب بزرگوار امام حسينu فهم جايگاه تاريخي نهضتي است که حضرت سيدالشهداءu آن را پديد آوردند و چون اصحاب مي‌دانستند چه کار بزرگي به‌دست آن‌ها در شرف انجام است تا آخرين ساعت‌هاي روز عاشورا با تمام اميد شمشير مي‌زدند و شهادت را جزيي از اين کار بزرگ مي‌دانستند. 4- کتابي که در پيش رو داريد، راز بصيرت اصحاب بزرگوار امام حسينu را روشن مي‌کند و نگاه ما را به بيست‌سال خون دل‌خوردن و مأيوس‌نشدن آن اصحاب در زمان حاکميت معاويه، مي‌اندازد و اين همان صبر و شکيبايي است که در هر نهضتي مورد نياز است. 5- از نکات مهمي که نويسنده به آن پرداخته است موضوع وقت‌شناسي است. به عنوان نمونه؛ وقت‌شناسي ابوثمامه‌ي صاعدي را در توجه به اوقات نماز به وقت‌شناسي تاريخي او ربط مي‌دهد و نسبت اين دو وقت‌شناسي را روشن مي‌کند. 6- توجه به اين نکته که نهضت حضرت اباعبداللهu جهان اسلام را از روح امويان آزاد کرد نکته‌اي است که کتاب به‌خوبي به آن پرداخته و با طرح نظرات علماء اهل سنت در رابطه با نهضت اباعبداللهu، شواهدي را ارائه داده است تا معلوم شود اگر امام حسينu در کربلا آن اقدام را نمي‌کردند امروز تمام جهان اسلام گرفتار تفکر وهابيون بود. 7- سخنران با نظر به موضوعِ عملِ به هنگام در کربلا به سيره‌ي امام خميني«رضوان‌الله‌تعالي‌عليه» پرداخته و نشان داده چگونه حضرت روح‌الله«رضوان‌الله‌تعالي‌عليه»در جريان کاپيتولاسيون با عملِ به هنگامِ خود، اسلام را از حاکميت نظام شاهنشاهي نجات داد. 8- وقتي جايگاه نهضت حضرت اباعبداللهu و ياران بزرگوارشان درست فهميده مي‌شود که بفهميم معاويه يعني چه و لذا کتاب سعي نموده ابعاد مختلف شخصيت معاويه را ترسيم کند تا معلوم شود بهترين روش براي عبور از معاويه همان روشي بود که حضرت سيدالشهداءu شکل دادند و از آن مهم‌تر اين‌که اصحاب آن حضرت به‌خوبي متوجه عظمت و تأثير آن روش بودند. 9- تا وقتي متوجه نباشيم در رويارويي با فرهنگ معاويه بايد به نوعي خاص از پيروزي فکر کرد که آن پيروزي ماوراء پيروزي نظامي است، نه نهضت کربلا را خواهيم شناخت و نه نهضتي که با 15 خرداد سال 42 ظهور کرد و اين نکته‌اي است که در کتاب به آن پرداخته شده است. 10- باز تأکيد مي‌کنيم که شايد بتوان گفت آن‌چه اين کتاب را منحصر به فرد کرده، توجه به معناي گشوده‌شدن تاريخ است و اين‌که اگر بتوانيم جايگاه تاريخي حادثه‌هاي بزرگ را بفهميم مي‌توانيم در تاريخ آينده‌ي خود حاضر شويم. 11- در بحث آفت آسان‌پنداري حادثه‌ي رازگونه‌ي کربلا، به مخاطبان گوشزد مي‌شود تا رويکردشان از ابتدا رويکرد رازبيني به آن حادثه باشد تا بتوانند به لايه‌هايي از آن حادثه‌ي آسماني آگاه شوند، حادثه‌ای که مافوق گفتار و حرکات است ولي مي‌تواند عامل تغذيه‌ي جان انسان گردد. 12- وقتي در عرف جهانِ بشري شکست‌ها هميشه با کشته‌شدنِ سربازان يک جبهه همراه بوده، کربلا ظهور مي‌کند تا براي ملّتي که مکتبي الهي دارد اين معادله را بر هم بزند و پيروزي را در سبقت هرچه بيشتر در شهادت جستجو کنند و نه‌تنها به شيعيان بفهمانند چگونه مرعوب اسلحه‌هاي مهيب دشمن نشوند، براي مردم اهل سنت غزّه نيز روشن شود راز پيروزي خود بر رژيم صهيونيستي را در کجا بيابند، کربلا به اين معنا حادثه‌اي تاريخ‌ساز است. 13- ياران بزرگوار امام حسينu نشان دادند براي حضور در تاريخي که سايه‌ي استکبار در ميان نباشد بايد تا مرز فداکردن جان هزينه داد و انعکاس اين فرهنگ را در سيره‌ي پدر بسيجيان عالم مشاهده کرديد که چگونه در فرهنگ پانزده‌ي خردادي خود فرمود: «من اكنون‏ قلب‏ خود را براى سرنيزه‏هاى مأمورين شما حاضر كردم، ولى براى قبول زورگويي‌ها و خضوع در مقابل جباري‌هاى شما حاضر نخواهم كرد».[1] 14- کربلا بستري است که انسان‌ها مافوق دست و بازوي قوي، مي‌توانند نقش خود را ايفا کنند. در اين صحنه پيران سالخورده همراه جوانان پاک‌باخته، سلحشوري‌ها کردند تا تاريخ معناي پيروزي را با نگاهي ديگر بنگرد. 15- در کربلا عرفان و اقدام در هم آميخت تا سلوک محمديf دوباره خود را بنماياند و روشن کند چگونه در کنار ابلاغ وَحي بايد از شمشيرِ جهاد جدا نشد و به خانقاه خزيد. براي فهم چنين فرهنگي در اين دوران راه طولاني بايد طي کرد تا بفهميم انقلاب اسلامي همان کربلا است، کربلايي که نشان داد: «اَلْجَنَّةُ تَحْتَ ظِلالِ السُّيوف»[2] بهشت در زير سايه‌ي شمشيرها قرار دارد و لذا انقلاب اسلامي با نظر به کربلا توانست عارفاني شمشير به دوش را در جبهه‌هاي دفاع مقدس پرورش دهد و اين راه را در فرهنگ مقاومت در مقابل استکبار گشود تا راه ملکوت که گم شده بود به زندگي‌ها برگردد و اين است اتصالي که بايد بين کربلا و زندگي امروز ما برقرار شود و کتاب روبه‌روي شما متذکر آن است. به اميد آن‌که توانسته باشيم قدمي هرچند کوچک در راستاي تعالي فرهنگ جامعه‌ي خود برداريم.